درساژ
اين لغت فرانسوي، و معني آن در لغتنامه، نظم دادن و مرتب و منظم كردن است. پس در حقيقت، نظم دادن به حركتهاي طبيعي اسب را ميتوان درساژ ناميد .
درساژ، مادر ورزشهاي سواركاري است و اگر به آن بها داده نشود و اسب به درستي تربيت نشود هيچگاه قادر نيست از تمام توان براي اجراي حركتهايش بهره بگيرد .
هراسبي، حتي اسبي كه به گاري بسته ميشود، نياز دارد تا بطور اصولي وپايهاي براي آن كار آموزش ببيند . اسبي كه براي سواري آزاد در نظر گرفته ميشود و صرفاً وظيفهاي تفريحي و سرگرم كنندهاي را عهدهدار است، هم نياز دارد آموزش ببيند . يعني حركتهايش نظم و تربيت داشته باشد، به عنوان مثال اگر سوارش در بيابان از او پياده شد، به آرامي در كنارش ايستاده و اجازه بدهد دوباره به راحتي سوارش شود. همين خود ميتواند درساژ باشد. پس ميتوان گفت درساژ در ابتدا يعني، آشنا كردن كره به گلگير و نظافت و بلند كردن دست و پا تا آخرين مراحل هنر نمايشي كه خرامش و يورتمه در جا و... باشد .
يك سواركار بايد خود به درستي آموزش ديده باشد مثل طفلي كه وارد دبستان ميشود و تا به دكتري رسيدن زحمت و مرارت و دود چراغ خوردن لازم دارد، طي مراحل ابتدايي تا دكتراي اين رشته هم مرارت دارد .
گامهاي انتقالي
در شروع آموزش اسب درساژ، بايد نحوة صحيح حركت با گامهاي طبيعي - متعادل و آهنگين - همان روشي كه در يورتمه به آن رسيده، به او آموخته و اسب ياد بگيرد به نرمي و زيبائي هرچه تمامتر از گامي به گامي ديگر حركت انتقالي مستقيم و يا معكوس انجام دهد .
نيم توقف
نيم توقف از با اهميتترين اصول سواركاري است و بايد خيلي زود به اسب آموخته شود. با اجراي نيم توقف اسب را به تعادل مجدد يا متعادلتر شدن دعوت ميكنيم. نيم توقف به مثل مبتدائي براي خبر، اسب را براي اجراي حركت بعدي هشيار و آماده ميكند .
پس، ابتدا بايد نيم توقف داد و سپس حركت بعدي را با اجراي اثرهاي مناسب آن حركت، از اسب خواست .
براي آموزش نيم توقف سوار بايد وضعيت خود راروي اسب تصحيح كند. با فشار ساقها، اسب را به جلو رانده، انگشتان دستهايش به آرامي جمع شوند . نشست خيلي جزئي سبك شده و به محض دريافت جواب مساعد از اسب، انگشتان دستها باز ميشوند تا اسب با استفاده از پاها، خود را جمع كند .
سوار بعد از اين او را با گام معمولي يا هرگام دلخواه ديگري به حركت واميدارد. پس از آموزش نيم توقف به اسب، از مزاياي بيشمار همكاري او با خود بهرهمند خواهيد شد .
براي آموزش نيم توقف به اسب جوان، قدم برويد در وسط خط حصار، تكرار رو كرده بطرف مركز ميدان حركت كنيد، در مركز اثرهاي ايست را اجرا كنيد .
اين تمرين را حداقل 20 بار تكرار كنيد تا اسب خود را با اثر وفق داده و ايست كند، پس از مكثي كوتاه دوباره حركت كنيد .
به گام يورتمه برويدو با اجراي اثرهاي حركت انتقالي معكوس او را به قدم بياندازيد. همزمان با اثرهاي نشيمن، ساِق و دست از صدا هم استفاده كنيد. هنگاميكه اسب به اثرهاي بازدارنده و انتقالي معكوس جواب داده با استفاده مجدد از اثرهاي نشيمني و ساِق و آزاد شدن انگشتان دستها، مجدداً او را در همان گام قبلي به جلو برانيد. پس از اينكه مطمئن شديد اسب روي خط وسط به اثرهاي انتقالي معكوس و مستقيم جواب ميدهد، اثرهاي نيمتوقف را در جاي جاي محوطه تمرين به اجرا بگذاريد تا، اسب در گام يورتمه و پيدر پي به اثرهاي نيم توقف به درستي جواب بدهد. پس از اينكه اسب در گامهاي سه گانه قدم، يورتمه و چهارنعل متعادل شد، ميتوانيد نيم توقف را در اين گامها هم به اجرا بگذاريد .
تاریخچه درساژ
تاریخچه درساژ به روم و یونان باستان بر می گردد .درساژ با حرکات رزمی ای که به موفقیت سربازان سواره بسیارکمک میکرد، شروع شد.در قرون وسطی چون سواره نظامان به زره های سنگین متوسل شده بودند و در جنگ، خود و اسبشان را با زره های سنگین می پوشاندند ،از هنر درساژ دور ماندند.شاید بتوان ادعا کرد که به واسطه همین دوری از درساژ بود که در قرن پانزدهم تربیت اسبها بر پایه زور و تنبیه انجام می شد اما با روی کار آمدن هفت تیر و تفنگ در جنگ ها و ناکامی در تربیت اسب های خوب جنگی بود که به مانورهای رزمی (درساژ) توجه دوباره شد و چون زره های سنگین وزن مانع نشانه گیری سواران از فواصل دور می شد و لازم بود سوارکاران در جنگ تیز و بز بر اسبهایشان بنشینند و مسلط باشند و با دشمن بجنگند هر سوارکار باید خوب سواری در جنگ یا همان درساژ را یاد می گرفت.
درساژ مدرن در دوره رنسانس وقتی که نجیب زاده ای ناپلی به نام "فدریکو گریسون" آکادمی سواری را در سال 1532 میلادی در شهر ناپل تاسیس کرد، شکل گرفت. از همین جا سواری در محوطه محصور پایه ریزی شد.
در دوره ویکتوریا تکمیل مراحل آموزش اسب و سوار سالها به طول می انجامید و کتب مختلفی از سوارکاران و مربیان نوشته شد.
اولین دستنوشته های آموزشی مبنی بر اصول اولیه درساژ کلاسیک در کتاب زنوفون دیده می شود که اساس آموزش بر پایه مهربانی با اسب و دادن پاداش است.
در مدارس سواری حرکاتی به اسب آموزش داده می شد که در بالای زمین و در هوا انجام می شد تا سوارکاران در جنگ ها بتوانند از موانعی که آنها را محاصره کرده است فرار کنند ویا به راحتی عبور نمایند. از این حرکات می توان بهlevade capriole , courbette , ballotade اشاره کرد که امروزه اسب وسواری را در حال اجرای آن نمی توان پیدا کرد و همچنین piaffe , passageو half-passکه امروزه هنوز در میدانهای درساژ به اجرا گذاشته می شود.
به سرعت فرانسه مهد درساژ شد و حرف اول را در دنیا می زد.
مسابقات درساژ برای نخستین بار در سال ۱۹۱۲ در لیست بازی های المپیک دراستکهلم قرار گرفت.
در قرن بیستم بود که آلمان از فرانسه پیشی گرفت و به عنوان بهترین تیم درساژ جهان شناخته شد.
امروزه از مدارس قدیم که درساژ کلاسیک تدریس می کردند ،فقط کادر سیاه در سومور- مدرسه سواری اسپانیا در وین-مدرسه آموزش هنر سوارکاری سلطنتی آندلوسی در جرز و مدرسه هنرهای سواره پرتغال در لیسبون باقی مانده است و فقط تعداد اندکی از مربیان در حفظ و نگهداری این هنر به شیوه قدیم می کو شند.
منبع :سایت فدراسیون
|